هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو ----- کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست
توجه!
دوستان! در صورت تمایل به ارسال نظر در قسمت "نظرهای شما" فراموش نکنید که بایستی قبل از کلیک کردن روی دکمه "انتشار نظر شما" گزینه مناسب (مثلا "نام/آدرس اینترنتی")را در قسمت "انتخاب یک هویت" انتخاب کنید.
... تنها با نگاهی، اشکی، وداعی، افسوسی، آهی و ســکــــوت و ســکـوت و سکوت... او را برای همیشه و با تمام خاطرات سبزش به آغوش سرد خاک می سپاری. مرگ، چهره ی او را بوسیده و او را چونان برگ پاییز زرد کرده ... اما برای من تا آخرین روز خدا سبز و بهاری خواهد ماند.
خدا نکنه! امیدوارم همیشه شاد و سر زنده باشی. سخت نگیر... من شعری از وحشی بافقی رو خیلی قبل از بر کردم. خیلی شعر زیباییست. از غم عشق دل آزرده و پریشان احوال شده:
"دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید"
کوتاه سخن اینکه در آخر به این نتیجه میرسه:
"مدتی در ره عشق تو دویدیم، بس است راه صد بادیه درد بریدیم، بس است قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است اول و آخر این مرحله دیدیم بس است
بعد از این ما و سر کوی دل آرای دگر به غزالی به غزل خوانی و غوغای دگر ..."
۳ نظر:
... تنها با نگاهی، اشکی، وداعی، افسوسی، آهی و ســکــــوت و ســکـوت و سکوت... او را برای همیشه و با تمام خاطرات سبزش به آغوش سرد خاک می سپاری.
مرگ، چهره ی او را بوسیده و او را چونان برگ پاییز زرد کرده ... اما برای من تا آخرین روز خدا سبز و بهاری خواهد ماند.
دلم برای صدایش تنگ می شود.
کاش مرگ مرا هم در برگیرد.
خدا نکنه! امیدوارم همیشه شاد و سر زنده باشی. سخت نگیر...
من شعری از وحشی بافقی رو خیلی قبل از بر کردم. خیلی شعر زیباییست. از غم عشق دل آزرده و پریشان احوال شده:
"دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید"
کوتاه سخن اینکه در آخر به این نتیجه میرسه:
"مدتی در ره عشق تو دویدیم، بس است
راه صد بادیه درد بریدیم، بس است
قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
اول و آخر این مرحله دیدیم بس است
بعد از این ما و سر کوی دل آرای دگر
به غزالی به غزل خوانی و غوغای دگر
..."
ارسال یک نظر