در باب مثلث

پریروز (**سی**) سالگی وحید بود!او حدود یک هفته بعد ازطلوع چهره ای در ماه (قابل ر ؤیت فقط در آسمان ایران،اگر و تنها اگرچشم ناظر،متعلق به کله ای انقلابی بود)زاده شده است.

داشتم به آینه نگاه می کردم و تارهای موی اکنون کاملاسفید را می دیدم؛که یادم به شعر

"آهی کشیدغمزده پیری سپید موی....,,,,,,,,,..سی سال پیش نیز درآیینه دیده بود؛ یک تار مو سپید!"

از فریدون مشیری افتاد.

(http://www.iranactor.com/belles/MOSHIRI/darya.htm اگر نخوانده اید بخوانید)

تا بار بعد تلفنی از او بپرسم که آیا موهایش سفید شده یا نه؟ (**منتظرم**)

هر چند موی سفید نه (**شق القمر**) می کند برای کسی, نه آپولو هوا می کند.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

:""" شق القمر،چهره ای در ماه و فرهنگ انتظار """در باب مثلث

------------------------------------------------------------------------------------------------------------

هفده سال پیش از آنک نگاه وهم آلودمان چهره اش راآنجا ببیند،آنان رفتندونشستندوبرخاستندوبرگشتند(1).

ترک(به فتح اول و دوم)آنچنان وصله شده بودکه نه آپولو در آن تپیدونه خطی خطوط مرموز چهرهء پیشوا را مخدوش کرد.

...

به مقدس بودن تحقیق حقیقت معتقد باش!

باشد تا منتظر تولد هیچ بنی بشری با بیش از120 شمع منشینی

تا شایدنسلی نو از ما نیز بر ماه نشست و غیبت هراسناک معجزه ودرد را با کف دست لمس کرد

تو درونت را باتسلسلی باطل هماره آرام کرده ای مثل دیروزهای دور من اما

------------------------------------------------

ذهن مسئول حل مسأله است،اکنون بیندیش که چه خواهدشد اگر مسأله در جایگاه حل آن باشد

?

000000

اعتقاد،چیز خطرناکیست دوست من!

اعتقادت تو را از پذیرش مسئولیت در برابروقایع مسلم محیطت باز داشته است،چشمانت را بی تأثیر روانگردانی،به دیدن اوهام برده است.

درگوشت خزعبلات را چنان زیبا تفسیر کرده،که معنای موسیقی را دیریست نمیفهمی.

به سان کژطبع جانوری،پایین تر از شتر

طعم ها،را بر خود حرام می کنی وبدون آنکه این مهم سهمی از انضباط و درک به همراه آرد،

مربی نسل آتی کودکان فقیر فرهنگ کره خاکیمان خواهی شد.

نسلی دیگر از منتظران؛

آقا جان مرد؛آقا نیامد.

بابا مرد،آقانیامد.

خود میرم،آقا نیاید.

ایشان نمیرد،اما نیاید!

...

به مقدس بودن تحقیق حقیقت معتقد باش!

باشد تا منتظر تولد هیچ بنی بشری با بیش از120 شمع منشینی

تا شایدنسلی نو از ما نیز بر ماه نشست و غیبت هراسناک معجزه ودرد را با کف دست لمس کرد.

------------------------------------------------------------------------------------------------

شنیده اند که:

مسلمین عالم بر خود فرض کرده اند که تا 10 سال

آینده با همکاری علمای نجوم جهان اسلام به ماه بروند،و محل شکاف را از نزدیک ببینند؛در این سفر الهی معنوی استفاده از تمامی مظاهر فناوری غربی(باي نحو کان!)در حکم محاربه با امام زمان(گذشته،حال،آینده)است.

گو اینکه این نسل سی سال پیش نیز تا ماه رفته است با قدرتی غریب!

همان نسلی که باور نداشت اما کرده بود که نبایددلخوش به فقط آب و برق رایگان و مدرسه و بهداشت مفتی باشد،اینها را با معنویات عالی خواهدداشت.

نسلی دیگر اما,که یا اینها را فراموش کرده بود یا خواب یه ماهی دیده بود، به معجزه هزاره سوم دل بست.

تا طلای سیاه را نان و آب کند.

البته نمیدانست که پرس و جو از ربع تریلیون دلار, کسری پول وقت هاله و همکاران را تلف خواهد کرد .این نسل نسل اعتقادات و مقدسات است.

اعتقادات و مقدسات زین و پالان این دو نسل اندواینجاآزموده را دوباره آزمودن خطاست ،نسلی که این نسل خواهد پروراندتا در این سایه است،نسلی است منتظر و تنها وقربانی حتی پرورده تحصیل کردگان پر ادعا،اما بی شک و بی تعمق!..

;(1)

من باور دارم که این ملت، بایدخود راپیش از پایان دهه جاری، به فرونشاندن و برگرداندن موفق انسان بر سطح ماه متعهد گرداند.

(از سخنان جان.ف.کندی،در مام مه سال1961؛8سال و اندی قبل ازتحقق موضوع

حامد

۴ نظر:

وحید گفت...

ممنون رفیق.

ناشناس گفت...

در موردسیاه(رنگ)کردن موی سفید:
من موی خویش نه از آن می کنم سیاه---تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه---چون جامه ها به وقت مصبیت کنند سیاه---من موی از مصیبت پیری کنم سیاه

ناشناس گفت...

دوستی می خواست بگوید تولدت مبارک استاد ! اما خب نت در ایران مثل همه ی چیزها و همه آدمها ( بلانسبت ) خراب است !!!
خلاصه که به جای طیبه می گویم و البته به جای خودم تولدتون مبارک استاد دور از وطن و هموطن!
و راستی آقای حامد خوش اومدین به جمع بلاگرها !!! منتظر نوشته های بعدیتون هستم!

ناشناس گفت...

سفیدی مو نشونه ی کلی تجربه است و پختگی... خیلی هم زیباست

من که میگم سپیدی موهای پدرم و چروکهای صورت ظریف مادرم نهایت زیباییه

امان از این نگاههای طنزآلود..