123

قصه جمهوری توتالیتر "جهل و جور و فساد" قصه آن بقال سیه کاسه ای است که سمی در ماست دشمن کرد و دگر متاع معتمدی نداشت.حال دیگر متاع دین فروشی آن یکی نیز تف سر بالا و اره گیر کرده ایست که نزد خریدارانش ثمنی ندارد.

۳ نظر:

tayebe گفت...

سلام امیدوارم هردو تون خوب و خوش باشیدو
ایام به کامتون باشه!
کلآ ازتون خبری نیست!!
حتمآسرتون شلوغه .
به هر حال امیدوارم اگر گرفتارین،گرفتاریهاتون شیرین باشه.

Hamed گفت...

درود بر شما ،
ما هر دو خوبیم،امید كه شما هم خوب باشید، ممنون كه پیغام گذاشتید ، امدیوارم موفق باشید.

وحید گفت...

سلام طیبه خانوم. ببخشید اینقدر دیر جواب دادم. سرم کمی شلوغه این ترم. امیدوارم خوب و خوش باشی.