روضه رضوان

دیروز کنسرت لیلا فروهر در شهر کلگری خیلی جالب بود. خیلیها بودند. نه به خاطر لیلا که فکر میکنم سالهاست خاموش شده چراغ شهرتش. بلکه بیشتر مردم به خاطر خود کنسرت آنجا بودند. جالب این بود که برخی از دوستان بسسسسیییییار مذهبی هم در جمع دیده میشدند. یکی شان را میشناختم. اهل دعای کمیل و این حرفهاست. رفتم جلو سلام کردم و به شوخی گفتم:
-فلانی! تو کجا، اینجا کجا؟
گفت:
-پدر یکی از ایرانیها فوت کرده آمده ایم تسلیت بگوییم.
گفتم:
-کی؟
گفت:لیلا! چند سال پیش که مرحوم جهانگیر از دنیا رفتند ما ایران بودیم و سعادت پیدا نکردیم برای تسلیت خدمتشان برسیم!
پانوشت:
-اینجا کشوریست آزاد و در قالب قانون هر کسی آزاد است هرچه که میخواهد بکند. اما یک سوالی در ذهن من است و آن اینکه امثال این آقا یا خانوم که همینها عرصه را بر خیلی از ما در ایران تنگ کرده بودند در کنسرت لیلا فروهر چه میخواهند؟
البته دور نیست که ایشان در حال اِستِحاله (یا همان عشق و حاله) باشند. خدا را چه دیدی؟ گمان کنم این شعر حافظ شیرازی را خوانده و منقلب شده باشند:
"پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم"
بدرود.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

salam
khoobi?
mishe az concert leila bishtar benevisi?
chetor bood? age ham ax ya video dari lotfan bezar

وحید گفت...

باور کنید خبر خاصی نبود. یکی دو ساعتی فکرمان از درس و مشق و ریاضیات و منطق رها شد که جای شکرش باقیست.

ناشناس گفت...

بالاخره اینجا درست شد و من می تونم کامنت بذارم...فکرنکنید نمیومدم اینجا ها ... میومدم اما کاامنت دونی شما خراب بود..نمی شد نظر گذاشت من هم حسابی قاطی کردم !