اَبو

پانوشت:
***
1- ما اگر میدانستیم دک تِر شدن اینقدر آسان است اینهمه به خودمان زحمت نمیدادیم.
***
2- چند وقت پیش وبلاگ یکی از دوستان یک پست مفصل و جالبی داشت که 10 کتاب را در آن پست معرفی کرده بود. یکی از کسانی که در قسمت پیامهای آن پست، 10 کتاب برتر از دید خودش را معرفی کرده بود یک جمله جالبی نوشته بود که چشمم را گرفت. عین جمله را اینجا برایتان می آورم:
"ده کتابی که من خواندم وخیلی روی من تاثیر گذاشت
0-قرآن که هیچگاه نخواندمش اما همیش تحت تاثیرش هستم.
1-کیمیاگر
2-..."
درست حدس زدید. منظورم مورد صفرم بود. کتابی که نخوانده ام اما همیشه تحت تاثیرش هستم. نخوانده ام اما همیشه تحت تاثیرش هستم. نخوانده ام اما همیش تحت تاثیرش هستم.!!!!!!!
همین میشود که ابوجهل ها میشوند رییس قبیله. به قول خواجه شیراز:
**
"فلک به مردم نادان دهد زمام مراد"
***
3- این را هم گفتم جای شعر قالب کنم به شما. اسمش هم دُزدیست. اسم یکی از شعرهای فروغ است، آیه های زمینی.
***
"آیه های زمینی"
*
هی تو!
با تو هستم! تو!
*
حواست را خوب جمع کن!
مبادا روسپیان به آیه های زمینیت شک کنند!
مبادا که قضا شود همخوابگیت!
*
که شک نکنی،
که شک نکند.
*
هی زمزه کن...
هی زمزه کن.
*
هِی الف هِی لام، هِی "لا" و...
ها کُن.
ها کُن پنجره را!
*
هِی هر چه جهل را با خودت تکرار کن.
هر چه گناه را،
هر چه هرزگی را،
*
مشق کن،
"روزی پنج یا شش بار".
*
که مبادا.
***
امضا: مرلوت

۵ نظر:

ناشناس گفت...

زنده مانی به جای زندگانی !!!!!!!!!!!!
تمام عمر مراقبی
تا گامهایت به کج نرود
دست هایت ناروا بر ندارد
زبانت را به کام می گیری تا هرز نگوید
گوش هایت را
که مبادا بیهوده بشنود
و در آخر چشمهایت را می بندی تا به عصیان باز نگردد
دیگر نمی توانی بازش کنی
چون مرده ای ...
شرمنده ام که زیبایی های دنیا هم آمیخته با همان هایی بود که خود را محروم کردی !!!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

این شعر فروغ رو نخونده بودم تا حالا !!!! فکر کنم کتابی که من ازش دارم خیلی بیشتر از اونی که فکر میکردم سانسور داره !!!!

مطلب جالبی بود... خصوصا همن تیکه قرآنش!!!!! همه ی اینایی که ادعای مسلمونی و با ایموانی دارن اینجا همین جورین !!!خیلی تعجب نداره.

وحید گفت...

آیه های زمینی در مجموعه تولدی دیگر فروغ هست. اینجوری شروع میشه:
"آنگاه
خورشید سرد شد
و برکت از زمین ها رفت
..."
من برا این به اصطلاح شعر خودم اسمی مناسب تر از آیه های زمینی پیدا نکردم.

ناشناس گفت...

1-گفت:بخوان.
2-گفت:نمی توانم من که سواد ندارم.
1-گفت:بخوان این حکم وزارت توست.

ناشناس گفت...

يك بعضي وقتهايي هست كه دلت ميخواهد خرخره‌ي وزارت ارشادي ها را بجوي !
براي كتابهايي كه ميخري و براي متنهايي كه نميخواني. يعني نيستند كه بخواني !!!
يك بعضي وقتهايي هم هست كه دلت ميخواهد يكي را به اسم صدا كني نميشود ! مجبوري بگويي هي فلاني ! موفق باشي در اين روزهاي ملكوتيه امتحانات !!!